اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

۱۴۳ مطلب با موضوع «همین طوری بدون تامل» ثبت شده است

حالم یک ترکیبی از خسته، کلافه، درمانده، خشمگین، غمگین، ملول هست

در عین حال یک چیزهایی از درون به جلو می‌راندم که با این احوال عجیب ادامه بدهم

این دنیا فانی است و خدایی هست و امام زمانی هست

 

چرا اینجا هستم؟ چه شد که اینجایم؟ و قرار است تا کجا بروم؟

این برنامهٔ رب بوده برای من؟

رب اغفرلی!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۸ خرداد ۰۳ ، ۱۱:۰۰

اگر خوب نگاه کنیم هر روز و هر روز معجزه می‌توانیم ببینیم

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

 

دیروز و امروز در یک شرایط عجیبی قرار گرفتم؛ دو نفر اصلی از دو گروه از من خواستند نظرم را در مورد اینکه نحوهٔ همکاری ایشان چه طور بوده پاسخ بدهم

حقیقتا  من نقطهٔ وسط دو همکاری بودم

به هر دو گفتم من حس بلاتکلیفی دارم نمی‌دانم درست؛ کلا این چند ماه همکاری حس خوبی نداشتم چه از این سمت و چه از آن سمت

این سمت مرا توجیه نکرده بود و من صرفا نقش یک گزارش‌دهنده داشتم

آن سمت کاملا من را در یک پروکسی قرار داده بود و مسئله‌ها شفاف نبود و تسک‌ها مبهم و بدون اولویت 

 

گفت‌گو با این سمت طولانی‌تر بود؛ و آن سمت کوتاه مختصر یک جلسهٔ نیم ساعته بود

 

این افکار هم چیز عجیبی است؛ خب هر دو سمت حق می‌گفتند ... اگرچه ...

استخاره کردم و می‌خواستم پیامی به آن سمتی که کم‌تر گفت‌گو کردیم بدهم که نتیجهٔ استخاره برایم معجزه بود

استخاره این بود:

 

الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ ۚ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ 

 

خدا بین آن‌ها حکم خواهد کرد!

و من متوجه شدم که سرم به کار خودم باشد، خود ایشان احتمالا بهتر در نهایت با هم به توافق می‌رسند

 

فقط در تحیر آیهٔ این چنین مرتبط با موضوع ماندم؛ اگر معجزه این شکلی نیست، پس چیست؟

استخاره را گفته بودم پدرم بگیرد به نیت من

پدرم از نیت من هم حتی باخبر نبود

قرآن ۶۰۴ صفحه دارد، صفحات راست نتیجهٔ استخاره هستند می‌شود ۳۰۲ صفحه، چند آیه از این ۳۰۲ آیهٔ ابتدایی بالای سمت راست در مورد حکم بین افراد هست؟!

بخواهیم تصادفی محاسبه کنیم می‌شود ۱/۳۰۲ تقریبا عددی برابر با 0.0033 و این احتمال تصادفی آمدن این آیه هست

ولی مگر می‌شود تصادفی باشد و آیه‌ای بیاید که دقیقا مرتبط با موضوع باشد که ذهن من مشغول آن بوده

و چه بسیار نیکو خداوندگاری است خداوند ما

و به خودم نهیب می‌زنم: آیا ایمان نمی‌آوری؟! :))

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۳ خرداد ۰۳ ، ۰۹:۳۵

برادرزاده‌ام به خانه ما می‌گوید  «خونه آقاجونی که عمه داره» (چون یک آقاجون دیگه هم داره که پدر مادرش میشه و خونه ما یعنی پدر پدرش میشه خونه آقاجون عمه‌دار :)) )

 

چنین خطاب بشوی و بدانی برادرزاده‌ات فلان کتاب را تا قسمت دو خوانده، آیا از خود گذشتگی نمی‌کنی بروی نمایشگاه، جلد سه و چهارش را برایش هدیه بگیری؟ 

 

 

عمه بودن یک طور عجیبی است

واقعیت این هست حالا که چندین برادرزاده دارم و عمه خطاب می‌شوم حسم نسبت به روضه عمه جانم زینب علیهاالسلام فرق می‌کند 

برادرزاده کوچک‌ترم که گریه می‌کند، یک حالتی توی قلبم حس می‌کنم که قبلا حس نمی‌کردم

خصوصا بچه‌های برادری که خیلی دوستشان داری

اصلا یک طوری است...

 

چه قدر بد هست که حس کنی جایی هستی که نمی‌خواهندت و زورکی به ایشان پیوسته‌ای :(

حقیقتا رعایت کردن بعضی امور سخت هست؛ اینکه بدانی حد و مرز کجاست و تا کجا می‌توانی وارد بشوی تا کجا نه.

 

امروز احساس می‌کردم که یک دکتر عزیز که خیلی کمکم کرده‌اند، چقدر ناراحت هستند و صدایشان محزون هست؛ دوست می‌داشتم یک طوری می‌شد بپرسم و اگر کاری از دستم بر می‌آمد انجام دهم اگرچه که می‌دانم احتمالا خیلی کاری هم از دستم بر نمی‌آمده

و اینجا نمی‌دانم واقعا اسلام از ما چه انتظاری دارد و چه باید بکنیم

استاد معادمان می‌گفت که نباید همین‌طوری بیایید و بروید؛ باید از احوال هم جویا باشید اگر کسی از شما مشکلی دارد نباید این‌طور باشد که هم‌جلسه‌ای‌هایش بی‌خبر باشند؛ اگر همسایه‌تان مشکل دارد نباید همین‌طور بی‌حواس باشید

راست می‌گفت، ولی خب شرایطش در چنین شرایطی چیست؟ 

خیلی دوست دارم بدانم در زمان حکومت امام معصوم شرایط روابط چه شکلی است و حدود و مرزها چگونه هست؟

از پسر عمهٔ خدابیامرزم یک بار حدیثی روی منبر شنیدم که گفت در زمان حکومت امام زمان ممکن هست از کسی ارث ببری که حتی رابطهٔ خوبی و نسبی در این دنیا نداری و به واسطهٔ رابطهٔ برادری که در عالم ذر داشته‌ای به تو ارث او تعلق می‌گیرد ...

واقعا روابط آن موقع یک لول دیگه باید باشد، این قیود احتمالا متفاوت هستند چون دیگر بحث‌های حاشیه‌ای نخواهد بود

امام صادق علیه‌السلام


جز با ما با کسی رفاقت نکن و به کسی دل نبند

دوست می‌خواهی فقط ما

رفیق می‌خواهی فقط ما

همه تو را رها می‌کنند

ولی ما اهل‌البیت از شما در قبر و حشر غافل نیستیم

 

سفینة البحار سوم باب الفضائل ص ۲۶۰

این همه جنگ توی غزه و ظلم و فساد هست

ولی تا خودت بهت ظلم نشود به اندازهٔ کافی دردت نمی‌آید که خوب و با کیفیت بیش‌تر دعا کنی

 

بله، رفتم مدل llama3 رو تست بکنم، سه چهار روز پیش درخواست دادم بعدش نوشته‌اند که
Your request to access this repo has been rejected by the repo's authors.

چرا؟ احتمالا چون countryام را زده‌ام ایران :-|
دکتر ح بعد که درخواست را سابمیت کردم گفتند که ایران نباید بنویسی جایی چون بعدا هم propagate می‌شود دردسر می‌شود
خب آقای دکتر اگر توصیه‌ای دارید قبلش بفرمائید ... 
دلم می‌خواد غرهای بیش‌تری هم بزنم از مدل تسک تعریف کردن و ...
نمی‌دانم شاید ایراد از من هست 

 

و دردم آمد 
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا...

دلم نجف می‌خواهد

فقط این مقالهٔ منطق درست بشود، ... دفاع بکنم ... فردای دفاع بلیط می‌گیرم می‌روم دو هفته اصلا نجف می‌مانم یا بیش‌تر ...

هیچ چیز به اندازهٔ حرم پدر نمی‌تواند حالم را خوب کند

 

شب عاشقانگی است و من 

شده‌ام گدای تو یا علی

به امید آنکه صدای من

برسد به اهل سماء علی

تو که ای؟ که نام بلند تو ...

به خدا رسانده مرا علی

 

به نجف رسیده مسافری

که رسد به فیض زیراتت

به عنایتت به کرامتت

به  محبتت به شفاعتت

تو بگو به غیر حریم تو

به کجا روم؟ به کجا علی؟

 

چه شود اگر که نگاه تو 

برسد شبی به نگاه من؟

و تو ای سپیده نظر کنی

به من و به روی سیاه من

چه غم از عذاب خدا اگر

که تویی شفیع جزا علی