اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

۴۲ مطلب با موضوع «همین طوری بدون تامل :: با احساس» ثبت شده است

 

 

 

 

یا علی ذاتت ثبوت قل هو الله احد

نام تو نقش نگین امر الله الصمد

 

لم یلد از مادر گیتی و لم یولد چو تو

لم یکن بعد نبی مثلت له کفوا احد

شاعر: نمی‌دانم

آن قدر پیش خدا دست تو باز است حسین

لب اگر باز کنم، هرچه بخواهم دادی...

گفتند جواد است سر راه نشستیم

در جمع گدایان خبری بهتر از این نیست ...

 

 

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ

وَ فَرْعِ الْأَزْکِیَاءِ وَ خَلِیفَةِ الْأَوْصِیَاءِ وَ أَمِینِکَ عَلَى وَحْیِکَ

اللَّهُمَّ فَکَمَا هَدَیْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَیْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَکَّیْتَ بِهِ مَنْ تَزَکَّى‏

فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ بَقِیَّةِ أَوْصِیَائِکَ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ‏

 

فَوَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ أَهْلَ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلَ الْأَرَضِینَ اجْتَمَعُوا عَلَی أَنْ یَهْدُوا عَبْداً یُرِیدُ اللَّهُ ضَلَالَتَهُ مَا اسْتَطَاعُوا عَلَی أَنْ یَهْدُوهُ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلَ الْأَرَضِینَ اجْتَمَعُوا عَلَی أَنْ یُضِلُّوا عَبْداً یُرِیدُ اللَّهُ هِدَایَتَهُ مَا اسْتَطَاعُوا أَنْ یُضِلُّوهُ کُفُّوا عَنِ النَّاسِ وَ لَا یَقُولُ أَحَدٌ عَمِّی وَ أَخِی وَ ابْنُ عَمِّی وَ جَارِی فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً طَیَّبَ رُوحَهُ فَلَا یَسْمَعُ مَعْرُوفاً إِلَّا عَرَفَهُ وَ لَا مُنْکَراً إِلَّا أَنْکَرَهُ ثُمَّ یَقْذِفُ اللَّهُ فِی قَلْبِهِ کَلِمَهًًْ یَجْمَعُ بِهَا أَمْرَهُ.

امام صادق (علیه السلام): به خداوند سوگند! اگر اهل آسمان‌ها و زمین اجتماع کنند تا بنده‌ای را که خداوند خواسته او را گمراه نماید، هدایت کنند، توانایی پیدا نخواهند کرد و اگر اهل آسمان‌ها و زمین اجتماع کنند تا بنده‌ای را که خداوند خواسته تا هدایت کند گمراه کنند، نخواهند توانست از مردم دست باز دارید و نگویید این برادرم و یا پسر عمویم و یا همسایه‌ام می‌باشد، خداوند هرگاه اراده کند به بنده‌ای خیری برساند روحش را پاک می‌کند، او دراین‌هنگام هر کار نیکی را می‌شناسد و از هر منکری دست باز می‌دارد، و بعد کلمه‌ای به او القاء می‌کند که همه‌ی امور را تدبیر می‌کند.

 

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۳۰  الکافی، ج۱، ص۱۶۵/ بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰۳/ نورالثقلین

مگو که بی خردم هیچکس نمی خردم

کرامت تو به بالای دست می بردم

 

اگر جدا کنی از خود مرا، کم از صفرم

و گر کنار تو باشم فزون تر از عددم

 

گدایی درت از خلق، بی نیازم کرد

که در سؤال کسی جز تو را صدا نزدم

 

هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز

فزونی کرمت سوی این حرم کشدم

 

زکثرت کرمت ای رئوف اهل البیت

خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم

 

زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی

بجای آنکه گذاری به سینه دست ردم

 

مرا میان سگان درت پناه بده

و گر نه گرگ گنه حمله کرده می دردم

 

بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک

به لطف خویش امام رئوف می خردم

 

مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا

اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم

 

نهاده ام به روی خویش نام «میثم» را

بهانه ایست قبولم کند، اگر چه بدم

شاعر: نمی‌دانم

از کریمان سنگ میخواهیم ما , زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد

 

لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان پشت آن احسان دیگر میرسد

 

اى که دستت میرسد کارى کنى,کارى بکن
عمر دارد میرود,دارد اجل سرمیرسد

 

در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد

 

شب به شب در میزنم,چون در زدن مال من است
دست سائلها فقط تا حلقه درمیرسد

 

گر به ما کم میرسد از خصلت کم بینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد

 

من فقط یک نوکرم,کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد

 

خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد

 

فقر آمد میرود ایمان, ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد

 

رزق در بین الطلوعین است,بین طوس وقم
رزق از دو سفره موسى بن جعفر میرسد

 

هم به زیر دین قم, هم زیر دین مشهدم
گاه به دادم برادر,گاه خواهر میرسد

 

فاطمه را خواستم معصومه را زائر شدم
فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد

 

نیستند ایندو براى من,فقط پیش منند
سر به سرور میرسد,دل هم به دلبر میرسد

 

پیش تو محتاجها در حال رفت و آمدند
تا که آهو میرود پشتش کبوتر میرسد

 

آب پاى میوه اى که ریختم بهتر رسید
میوه ما هم فقط با گریه بهتر میرسد

 

پابرهنه میدوید و میدوید و میدوید
زودتر از شمر آیا به برادر……..؟


شاعر: علی اکبر لطیفیان

شنبه توی جلسهٔ کلاس دکتر رابط بحث معاد بود
دکتر گفت باید هر روز به یاد مرگ بود و بعد گفت همه ... می‌خواست مثال بزند و گفت مثلا خانم د (مرا نام برد) که کوچک‌ترین فرد کلاس‌مان هست نگوید که چون من جوانم پس فعلا‌ها زنده‌ام و ...

خبر نداشت که من هر روز به مرگ فکر می‌کنم
به روش‌های مردن
به لحظهٔ مردن
خبر نداشت که من چه‌قدر مشتاقم
برای مایی که یتیم ندیدن امام معصوم هستیم مرگ اولین دیدار خواهد بود
چه بشارتی بالاتر از اینکه فرمود: «من یَمُت یَرَنی»

ای که گفتی فمن یمت یرنی

جان فدای کلام دل‌جویت
کاش روزی هزار مرتبه من مُردمی
تا بینم این رویت

 

مانند موج در به در ساحل توأم
بگذار ای حقیقت دریا ببینمت

اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج