اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

۷۶ مطلب با موضوع «شیرینی تامل روایت» ثبت شده است

الباقر (علیه السلام): إِصْبِرُوا عَلَی أَدَاءِ الْفَرَائِضِ وَ صَابِرُوا عَدُوَّکُمْ وَ رَابِطُوا إِمَامَکُمْ الْمُنْتَظَر (علیه السلام).

 

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۸۹۴، الغیبهًْ للنعمانی، ص۱۹۹/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۲۱۹/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۱۳۳/ البرهان

 

سوال! چگونه؟

دیروز تا امروز در حال باگ‌زدایی هستم :-|

 

احادیث زیادی ایراد داشتند

یک قسمتی از تقصیر را گردن gpt می‌اندازم ... آخه کی به تو گفته «و» را بچسبانی برای خودت به کلمهٔ بعدی؟ هان؟! تازه لکنت هم که داری!

ولی یک قسمتی‌اش تقصیر خودم بوده؛ الگوریتمم خوب کار نمی‌کرد و آمدم اصلاحش کردم دوباره، و در این بین بی‌دقتی کردن join نزدم روی یک لیست که تبدیل شود به یک str و توی گرفتن خروجی از این ارورهای TypeError که expect می‌کند string گرفتم. نمی‌دانستم مشکل از بی‌دقتی خودم هست، رفتم شمارهٔ آی‌دی حدیث را زدم

این حدیث بود 

آخ که چه قدر دلم می‌خواست این حدیث را بنوشم. 

تمام اعصاب و روان خراب دیروز و امروز به خواندن این حدیث می‌ارزید.

 

 اِبْنُ اَلْوَلِیدِ عَنِ اِبْنِ أَبَانٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلنَّضْرِ عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی خُطْبَةٍ: أَنَا اَلْهَادِی وَ أَنَا اَلْمُهْتَدِی وَ أَنَا أَبُو اَلْیَتَامَى وَ اَلْمَسَاکِینِ وَ زَوْجُ اَلْأَرَامِلِ وَ أَنَا مَلْجَأُ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ مَأْمَنُ کُلِّ خَائِفٍ وَ أَنَا قَائِدُ اَلْمُؤْمِنِینَ إِلَى اَلْجَنَّةِ وَ أَنَا حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِینُ وَ أَنَا عُرْوَةُ اَللَّهِ اَلْوُثْقَى وَ کَلِمَةُ اَلتَّقْوَى وَ أَنَا عَیْنُ اَللَّهِ وَ لِسَانُهُ اَلصَّادِقُ وَ یَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اَللَّهِ اَلَّذِی یَقُولُ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یٰا حَسْرَتىٰ عَلىٰ مٰا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اَللّٰهِ وَ أَنَا یَدُ اَللَّهِ اَلْمَبْسُوطَةُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ اَلْمَغْفِرَةِ وَ أَنَا بَابُ حِطَّةٍ مَنْ عَرَفَنِی وَ عَرَفَ حَقِّی فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ لِأَنِّی وَصِیُّ نَبِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى خَلْقِهِ لاَ یُنْکِرُ هَذَا إِلاَّ رَادٌّ عَلَى اَللَّهِ وَ رَسُولِهِ .

 

بجارالانوار ج ۴ ص ۸

 

پی‌نوشت: صبحی بعد از نماز صبح نماز حاجت خوانده بودم که خدایا با آبرو دفاع کنم، این مقالات ما درست شوند من پذیرش‌شان را بگیرم؛ نجات پیدا کنم. این عبارت که «أَنَا مَلْجَأُ کُلِّ ضَعِیفٍ» اصلا یک حال خوبی بهم داد که گریه‌ام گرفت. چه قدر بعضی از احادیث عجیب بر دل می‌نشینند.

پی‌نوشت۲: نقل است که بنی‌اسرائیل که در تیه گرفتار شده بودند، وقتی بعد از ۴۰ سال قرار بود نجات پیدا کنند، دستور الهی آمد از باب حطه عبور کنید و اقرار به ولایت محمد و آل او کنید. ظاهرا تمثال ائمه را هم آنجا دیده‌اند ... و این حدیث آخ که این حدیث خود مولا می‌فرمایند من باب حطه هستم. دنبال نجات پیدا کردن از تیه هستید؟ باب حطه منم! درِ نجات‌بخش منم!

پی‌نوشت۳: الحمدلله‌الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب و الائمه المعصومین صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین

 

 

بحث رجعت را خیلی عقب مانده‌ام از نوشتنش

صادق باشم حوصله‌ام برای نوشتنش هم کم است

امشب یک گفت‌گوی دیگری شکل گرفت که یکی از بچه‌ها یک بحث آیهٔ قرآنی را که جا مانده بود آورد. بحث علامهٔ طباطبایی در باب رجعت ذیل آیهٔ ۲۱۰بقره

 

فی ما بین گفت‌گو نمی‌دانم چه شد این فراز مطرح شد:


مَوْلایَ فَإِنْ أَدْرَکْتُ أَیَّامَکَ الزَّاهِرَةَ، وَأَعْلامَکَ الْباهِرَةَ، فَها أَنَا ذَا عَبْدُکَ الْمُتَصَرِّفُ بَیْنَ أَمْرِکَ وَنَهْیِکَ أَرْجُو بِهِ الشَّهادَةَ بَیْنَ یَدَیْکَ وَالْفَوْزَ لَدَیْکَ، مَوْلایَ فَإِنْ أَدْرَکَنِی الْمَوْتُ قَبْلَ ظُهُورِکَ فَإِنِّی أَتَوَسَّلُ بِکَ وَبِآبائِکَ الطَّاهِرِینَ إِلَى اللّٰهِ تَعالىٰ، وَأَسْأَلُهُ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ یَجْعَلَ لِی کَرَّةً فِی ظُهُورِکَ، وَرَجْعَةً فِی أَیَّامِکَ، لِأَبْلُغَ مِنْ طاعَتِکَ مُرادِی، وَأَشْفِیَ مِنْ أَعْدَائِکَ فُؤَادِی


و یک فراز آن عجیب‌تر بود ...

دعا خطاب به امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است

در بخش اعمال سامرا

دعا خطاب به امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است می‌گوید
مولای من، اگر ایام درخشان و زهرایی تو را درک کردم؛ اعلام روشن تو را دریافتم، پس در آن من آن بندهٔ توام که بین امر و نهی‌ات در آمد و شد خواهم بود و امیدم به شهادت در راه تو و فوز لدیک ...

این بخشش اما انگار برای من ناامید بود 

مولای من، اگر موت مرا دریافت قبل از ظهورت، پس من به تو توسل می‌جویم، به تو و به پدران طاهر تو، به سوی خدای بلندمرتبه

و می‌خواهم و سوال می‌کنم که بر محمد و آل محمد درود فرستند و قرار دهد برای من بازگشت مکرر در ظهورت، و رجعت در ایام تو، تا از اطاعت تو کردن به مراد دلم برسم و قلب زخمی‌ام از دشمنانت شفا یابد

 

عمیقا آه می‌کشیدم همیشه که چرا ما در این دوران این‌قدر بیچاره هستیم

ولی این فراز به زبان خودمانی می‌گوید: آقاجان بگذار برگردم تا آن‌طوری که دلم می‌خواهد تو را اطاعت کنم، تو را خدمت‌گزاری کنم، اصلا این‌قدر خدمت‌گزارت باشم که به دلم آرزومندم به مرادش برسد ... قلبم که از دست دشمنانت پاره پاره و زخمی شده، شفا یابد و آرام شود

 

نمی‌دانم آن‌ها که به رجعت اعتقاد ندارند چه می‌کشند

 

از جلوی ایستگاه مترو رد می‌شدم؛ یک آقایی هست همیشه بساط دارد. امروز کنار بساطش یک سطل گل نرگس بود؛ یکی خریدم.
ماسکم را پایین دادم و یک نفس خیلی محکم کشیدم و تمام تلاشم را کردم که سینه‌ام را پر کنم از عطرش؛ 
وقتی حس کردم هنوز دود و هوا درون ریه‌هایم هست باز محکم گل نرگسی که گرفته بودم توی دستم بوییدم 

انگار که دلم نمی‌خواست چیزی جز عطر گل نرگس درون ریه‌هایم باشد

یک حدیثی هست که محکم بودن سندش خیلی برایم مهم نیست؛ خیلی برایم دل‌نشین است؛ یک ایهام خوبی دارد

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم می‌فرمایند:
 

«شُمُّوا النَّرجِسَ و لَو فِی الیَومِ مَرَّةً، و لَو فِی الاُسبوعِ مَرَّةً، و لَو فِی الشَّهرِ مَرَّةً، و لَو فِی السَّنَةِ مَرَّةً، ولَو فِی الدَّهرِ مَرَّةً؛ فَإِنَّ فِی القَلبِ حَبَّةً مِنَ الجُنونِ وَ الجُذامِ وَ البَرَصِ و شَمُّهُ یَدفَعُها».

[گُل] نرگس را ببویید، هرچند در روز یک بار، هر چند در هفته یک بار، هر چند در ماه یک بار، هر چند در سال یک بار، و هر چند در همه عمر، یک بار؛ چراکه در قلب، هسته‌ای از دیوانگی، جذام و پیسی وجود دارد و بوییدن آن، آن را دور می‏کند.

 

با خودم فکر می‌کنم تکلیف ما که تا بحال گُلِ نرگس را نه دیده‌ایم و نه شنیده‌ایم و نه بوییده‌ایم چیست؟ 
انگار که نه، واقعا حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم از آن ور تاریخ به ما این‌وری‌های تاریخ گفته باشند بروید بگردید گُلِ نرگس را پیدا کنید و بو کنیدش؛ هرچند در همهٔ عُمرتان یک بار ... چراکه قلب‌های‌تان بدون او یا دیوانه می‌شود یا ... 

و بوییدن گُلِ نرگس ...

تو کجایی گُلِ نرگس؟ ما حتی یک بار هم در عمرمان طلعت رشید ماه روی تو را ندیده‌ایم و بخدا خسران‌زده‌ایم اگر همین‌طوری بمیریم 

 

گُلِ نرگس آبروی دو عالم

خیالت کی می‌رود زخیالم؟

جمالت جلوهٔ الله

بیا جانا طی کنیم شب هجران

بیا مهدی با ترنم باران

سحاب رحب رحمت الله

نگاهم کن من فدای نگاهت

صدایم کن من فدای صدایت

حلالم کن ای چکیدهٔ رحمت،

سلالهٔ عصمت شهسوار غریب

اباصالح ای امام غریبم

تمامی دردم تو هستی طبیبم

تو را جان مادرت زهرا

زسرتاپا گرچه غرق گناهم

خجالت کشم از درون تباهم

مرانی از درت ما را

 

 

حَدَّثَنَا اَلشَّیْخُ اَلْفَقِیهُ اَلْجَلِیلُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَیْهِ اَلْقُمِّیُّ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی جَعْفَرٍ اَلْکُمُنْدَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى اَلْأَشْعَرِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْبَاقِرِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: أَوْحَى اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى آدَمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا آدَمُ إِنِّی أَجْمَعُ لَکَ اَلْخَیْرَ کُلَّهُ فِی أَرْبَعِ کَلِمَاتٍ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ لِی وَ وَاحِدَةٌ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَکَ وَ وَاحِدَةٌ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَلنَّاسِ فَأَمَّا اَلَّتِی لِی فَتَعْبُدُنِی وَ « لاٰ تُشْرِکْ بِی شَیْئاً » وَ أَمَّا اَلَّتِی لَکَ فَأُجَازِیکَ بِعَمَلِکَ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ وَ أَمَّا اَلَّتِی بَیْنِی وَ بَیْنَکَ فَعَلَیْکَ اَلدُّعَاءُ وَ عَلَیَّ اَلْإِجَابَةُ وَ أَمَّا اَلَّتِی فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَلنَّاسِ فَتَرْضَى لِلنَّاسِ مَا تَرْضَى لِنَفْسِکَ.

 

امام باقر (علیه السّلام) فرمود خداى تبارک و تعالى بآدم وحى کرد اى آدم من همه خیرات را در چهار کلمه برایت جمع کنم یکى از من است و یکى از تو و یکى میان من و تو و یکى میان تو و مردم آنکه از من است مرا پرستى و شریک برایم نگیرى و آنکه از تو است پاداش عملت را در محتاج‌ترین وقتى بتو دهم آنکه میان من و تو است بر تو دعا لازمست و بر من اجابت و آنچه میان تو و خلق است براى مردم پسندى آنچه را براى خود پسندى.

 

امالی صدوق- ج۱- ص ۶۰۸

 

وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ 

و ذالنّون را درآن‌هنگام که خشمگین رفت و چنین مى‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت، در آن ظلمت‌ها صدا زد: «جز تو معبودى نیست، منزّهى تو! من از ستمکاران بودم»

 

 

 أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ إِنِّی لَأَعْلَمُ کَلِمَهًًْ مَا قَالَهَا مَکْرُوبٌ إِلَّا فَرَّجَ اللَّهُ کَرْبَهُ وَ لَا دَعَا بِهَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ دَعْوَهًُْ أَخِی یُونُسَ (علیه السلام) الَّتِی حَکَاهَا اللَّهُ عَنْهُ فِی کِتَابِهِ وَ هِیَ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ.

 من کلامی می‌دانم که هیچ اندوهگینی آن را نگفته مگر اینکه خدا اندوهش را برطرف ساخته و بنده‌ی مسلمانی به‌وسیله‌ی آن دعا نکرده مگر اینکه دعایش مستجاب شده است؛ و آن دعای برادرم یونس (است که خدا آن را، از [زبان] او در کتابش نقل فرمود: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ.

 

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۵۱۲، المصباح للکفعمی، ص۲۹۸

وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ 

و هنگامى‌که فرمان عذاب آن‌ها فرا رسد [و در آستانه‌ی رستاخیز قرار گیرند]، جنبنده‌اى را از زمین براى آن‌ها خارج مى‌کنیم که با آنان سخن مى‌گوید که مردم به آیات ما ایمان نمى‌آوردند.

نمل ۸۲

 وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ 

ما اراده کرده‌ایم تا بر مستضعفان زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار‌دهیم.

قصص ۵

 

 عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ (رحمة الله علیه) قَالَ دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیَّ قَالَ یَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه)ّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً وَ لَا رَسُولًا إِلَّا جَعَلَ لَهُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً قَالَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَدْ عَرَفْتُ هَذَا مِنَ الْکِتَابَیْنِ قَالَ یَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) فَهَلْ عَلِمْتَ نُقَبَائِیَ الِاثْنَیْ عَشَرَ الَّذِینَ اخْتَارَهُمُ اللَّهُ لِلْإِمَامَهًِْ مِنْ بَعْدِی فَقُلْتُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَم ... قَالَ یَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) إِنَّکَ مُدْرِکُهُمْ وَ أَمْثَالُکَ وَ مَنْ تَوَلَّاهُمْ بِحَقِیقَهًِْ الْمَعْرِفَهًِْ قَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) فَشَکَرْتُ اللَّهَ کَثِیراً ثُمَّ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مُؤَجَّلٌ فِیَّ إِلَی أَنْ أُدْرِکَهُمْ فَقَالَ یَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) اقْرَأْ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولًا ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً قَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) فَاشْتَدَّ بُکَائِی وَ شَوْقِی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِعَهْدٍ مِنْکَ فَقَالَ إِی وَ الَّذِی أَرْسَلَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) إِنَّهُ بِعَهْدٍ مِنِّی وَ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهًَْ (علیه السلام) وَ الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) وَ تِسْعَهًِْ أَئِمَّهًٍْ (علیهم السلام) وَ کُلِّ مَنْ هُوَ مِنَّا وَ مَظْلُومٍ فِینَا إِی وَ اللَّهِ یَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) ثُمَّ لَیُحْضَرَنَّ إِبْلِیسُ وَ جُنُودُهُ وَ کُلُّ مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً وَ مَحَضَ الْکُفْرَ مَحْضاً حَتَّی یُؤْخَذَ بِالْقِصَاصِ وَ الْأَوْثَارِ {الْأَوْتَارِ} وَ التُّرَاثِ وَ لَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً وَ نَحْنُ تَأْوِیلُ هَذِهِ الْآیَهًِْ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُون.

سلمان (رحمة الله علیه) گوید: «رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «خداوند متعال پیامبر و رسولی را نفرستاد مگر این که برای وی دوازده نقیب  قرار داد». عرض‌کردم: «ای رسول‌خدا! (صلی الله علیه و آله) این را از تورات و انجیل شنیده‌ام». پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای سلمان! آیا می‌دانی نقیبان دوازده‌گانه‌ی من بعد از من که امامت مردم را بر عهده می‌گیرند چه کسانی هستند»؟ عرض‌کردم: «خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) بهتر می‌دانند ...». حضرت فرمود: «ای سلمان! تو و امثال تو و هرکس که با معرفت از آنان پیروی کند توفیق درک [و تبعیّت از] آنان را می‌یابد». سلمان (رحمة الله علیه) گوید: شکر خدا را بسیار به جای آورده، سپس گفتم: «ای رسول‌خدا! (صلی الله علیه و آله) آیا اجل به من مهلت می‌دهد تا همه‌ی آنان را درک کنم»؟ حضرت فرمود: «ای سلمان! این آیات را تلاوت کن: پس آن‌گاه که وعدۀ (تحقّق) نخستین آن دو فرارسد بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما می‌گماریم تا میان خانه‌هایتان برای قتل و غارت شما به جستجو درآیند و این تهدید تحقّق‌یافتنی است پس از چندی دوباره شما را بر آنان چیره می‌کنیم و شما را با اموال و پسران یاری می‌دهیم و [تعداد] نفرات شما را بیشتر می‌گردانیم (اسراء ۶۵)» سلمان (رحمة الله علیه) می‌گوید: [گریستم و] گریه‌ام شدّت گرفت و شوقم افزون گشت و عرض‌کردم: «ای رسول‌خدا! (صلی الله علیه و آله) شما این قول را به من می‌دهید»؟ فرمود: «آری! به خدایی که مرا به حق فرستاد. من، علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن (علیه السلام)، حسین (علیه السلام) و نه امامی که از نسل حسین (علیه السلام) می‌آیند همین قول را به تو می‌دهیم و هرکه از ماست و با ماست و هرکه به خاطر ما به او ظلم شده است. ای سلمان! به خدا ابلیس و سربازانش و هرکه ایمانش را به کمال‌رسانده یا هرکه کفرش را به کمال‌رسانده، حاضر می‌شوند تا قصاص و مجازات شوند و حقّشان به آن‌ها داده شود؛ و پروردگار تو به هیچ‌کس ستم روا نمی‌دارد (کهف ۴۹) تأویل این آیه ما هستیم که می‌فرماید: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ».

 

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۱۴۰ / بحار الأنوار، ج۲۵، ص۶/ بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۴۲

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»

 

«خدا - به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته(ی ایمان) کردند - وعده داده است که همواره (این کسان را) در زمین (و زمینه‌ی تکلیف) به‌راستی جانشین (ناکسان) کند؛ همان‌گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین (ناکسانی) کرد و همواره دینشان را - که برایشان خشنود بود - همچنان برایشان پای‌برجا کند و همانا بیمشان را بی‌گمان به ایمنی (کامل) مبدل گرداند، در حالی‌که مرا عبادت کنند (و) چیزی را با من شریک نگردانند. و هر کس پس از آن به کفر گراید آنان، (هم) آنان فاسقانند.»

نور ۵۵

 

عَن أبِی‌جَعفَرٍ قَالَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَحَدٌ وَاحِدٌ تَفَرَّدَ فِی وَحْدَانِیَّتِهِ ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلِمَهًٍْ فَصَارَتْ نُوراً ثُمَّ خَلَقَ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ مُحَمَّداً (وَ خَلَقَنِی وَ ذُرِّیَّتِی ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلِمَهًٍْ فَصَارَتْ رُوحاً فَأَسْکَنَهُ اللَّهُ فِی ذَلِکَ النُّورِ وَ أَسْکَنَهُ فِی أَبْدَانِنَا فَنَحْنُ رُوحُ اللَّهِ وَ کَلِمَاتُهُ فَبِنَا احْتَجَّ عَلَی خَلْقِهِ فَمَا زِلْنَا فِی ظُلَّهًٍْ خَضْرَاءَ حَیْثُ لَا شَمْسَ وَ لَا قَمَرَ وَ لَا لَیْلَ وَ لَا نَهَارَ وَ لَا عَیْنَ تَطْرِفُ نَعْبُدُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُسَبِّحُهُ وَ ذَلِکَ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الْخَلْقَ وَ أَخَذَ مِیثَاقَ الْأَنْبِیَاءِ (بِالْإِیمَانِ وَ النُّصْرَهًِْ لَنَا وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِیثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ یَعْنِی لَتُؤْمِنُنَّ بِمُحَمَّدٍ (وَ لَتَنْصُرُنَّ وَصِیَّهُ وَ سَیَنْصُرُونَهُ جَمِیعاً وَ إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقِی مَعَ مِیثَاقِ مُحَمَّدٍ (بِالنُّصْرَهًِْ بَعْضِنَا لِبَعْضٍ فَقَدْ نَصَرْتُ مُحَمَّداً (وَ جَاهَدْتُ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ قَتَلْتُ عَدُوَّهُ وَ وَفَیْتُ لِلَّهِ بِمَا أَخَذَ عَلَیَّ مِنَ الْمِیثَاقِ وَ الْعَهْدِ وَ النُّصْرَهًِْ لِمُحَمَّدٍ (وَ لَمْ یَنْصُرْنِی أَحَدٌ مِنْ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ (وَ رُسُلِهِ (وَ ذَلِکَ لِمَا قَبَضَهُمُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ سَوْفَ یَنْصُرُونَنِی وَ یَکُونُ لِی مَا بَیْنَ مَشْرِقِهَا إِلَی مَغْرِبِهَا وَ لَیَبْعَثَنَّ اللَّهُ أَحْیَاءً مِنْ آدَمَ (إِلَی مُحَمَّدٍ (کُلَّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ یَضْرِبُونَ بَیْنَ یَدَیَّ بِالسَّیْفِ هَامَ الْأَمْوَاتِ وَ الْأَحْیَاءِ وَ الثَّقَلَیْنِ جَمِیعاً فَیَا عَجَبَا وَ کَیْفَ لَا أَعْجَبُ مِنْ أَمْوَاتٍ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ أَحْیَاءً یُلَبُّونَ زُمْرَهًًْ زُمْرَهًًْ بِالتَّلْبِیَهًِْ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ قَدْ تَخَلَّلُوا بِسِکَکِ الْکُوفَهًِْ قَدْ شَهَرُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ لَیَضْرِبُونَ بِهَا هَامَ الْکَفَرَهًِْ وَ جَبَابِرَتِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ مِنْ جَبَّارَهًِْ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ حَتَّی یُنْجِزَ اللَّهُ مَا وَعَدَهُمْ فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً أَیْ یَعْبُدُونَنِی آمِنِینَ لَا یَخَافُونَ أَحَداً مِنْ عِبَادِی لَیْسَ عِنْدَهُمْ تَقِیَّهًٌْ وَ إِنَّ لِی الْکَرَّهًَْ بَعْدَ الْکَرَّهًِْ وَ الرَّجْعَهًَْ بَعْدَ الرَّجْعَهًِْ وَ أَنَا صَاحِبُ الرَّجَعَاتِ وَ الْکَرَّاتِ وَ صَاحِبُ الصَّوْلَاتِ وَ النَّقِمَاتِ وَ الدُّولَاتِ الْعَجِیبَاتِ وَ أَنَا قَرْنٌ مِنْ حَدِیدٍ وَ أَنَا عَبْدُ‌اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ (أَنَا أَمِینُ اللَّهِ وَ خَازِنُهُ وَ عَیْبَهًُْ سِرِّهِ وَ حِجَابُهُ وَ وَجْهُهُ وَ صِرَاطُهُ.

 

از امام باقر روایت است که جد بزرگوارشان امیرالمؤمنین فرمودند: خداوند تبارک‌وتعالی یکتای بی‌همتاست که یگانگی‌اش مانند ندارد، آنگاه خدای متعال کلمه‌ای گفت که آن کلمه به نور مبدّل گشت. سپس از آن نور محمّد را آفرید و من و خاندانم را از او آفرید. سپس خداوند کلمه‌ای فرمود که آن کلمه به روح مبدّل گشت و خداوند او را در آن نور قرار داد و آن را در بدن‌های ما جای داد، پس ما روح و کلمات و نشانه‌های خداییم. و خدا به‌واسطه‌ی ما حجّت خویش را بر خلقش تمام گرداند. ما پیوسته در سایه ساری سبز بودیم؛ آنجا که نه خورشیدی، نه ماهی، نه شب و روزی است و نه چشمی که پلک زند. در آنجا او را می‌پرستیدیم و تقدیس می‌کردیم و تسبیح می‌گفتیم و این قبل از آن بود که چیزی آفریده شود. خدا از انبیاء پیمان ایمان و یاری ما را گرفت و این همان کلام خداوند است: و خدا از پیامبران پیمان گرفت که شما را کتاب و حکمت داده‌ام به پیامبری که آیین شما را تصدیق می‌کند و به رسالت نزد شما می‌آید بگروید و یاری‌اش کنید. (آل عمران/۸۱) یعنی حتماً به محمّد (ایمان بیاورید و وصیّ او را یاری کنید و آنان همگی مرا یاری خواهند کرد. خداوند از من و محمّد عهد گرفت که همدیگر را یاری کنیم، پس من محمّد را یاری کردم و در رکاب او جنگیدم، دشمنش را از پای درآوردم و به آن عهدی که خداوند از من گرفته بود وفا نمودم و محمّد را یاری کردم، هیچ یک از انبیاء الهی و رسولانش مرا یاری نکردند؛ چرا که خداوند جان آنان را گرفته بود و به نزد خود برده بود، امّا آنان مرا یاری خواهند کرد و از شرق تا غرب عالم از من خواهد بود و خداوند آنان را از آدم تا خاتم (زنده بر می‌انگیزد و هر پیامبر فرستاده شده‌ای را؛ آنان در رکاب من، سر مردگان و زندگان [کافر] از جن و انس را با شمشیر خواهند زد. شگفتا! و چگونه در شگفت نمانم از مردگانی که خداوند آنان را زنده می‌گرداند و گروه‌گروه ندای لبیک سر می‌دهند: «ای دعوت‌کننده به‌سوی خدا! لبیک، لبیک. از راه‌ها و جاده‌های کوفه نفوذ می‌کنند و گردن کافران و جبّاران و پیروان آن‌ها را از اوّل تا آخر از دم تیغ خود می‌گذرانند تا اینکه خداوند وعده‌ی خود را محقّق می‌سازد، آنجا که می‌فرماید: وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا؛ یعنی درحال امنیت مرا می‌پرستند و از احدی از بندگان نمی‌ترسند و دیگر تقیّه نمی‌کنند. همانا مرا بازگشتی از پی بازگشتی و رجعتی از پس رجعت دیگر است؛ و منم که یورش می‌برم و بر دشمن سخت می‌تازم و منم که صاحب دگرگونی‌های شگفتم، و منم شاخی از آهن و بنده‌ی خدا و برادر رسول خدا و منم امین خدا و خزانه‌دار و رازدار و حجاب او، منم صراط و میزان.

 

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۳۱۲، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۴۶

 

این دنیا نه اینچنین که اکنون هست خواهد بود نه ... تغییر خواهد کرد و برمی‌گردند تا آنان که خدا وعده‌شان داده زمین را به ارث ببرند.