چاه
گفت: من را نصیحت کن
با تعجب گفتم: من؟ من شما را نصیحت بکنم؟
گفت: آره، یک نصیحتی بکن من را.
گفتم: آخر من چه نصیحتی بکنم؟ چه جور نصیحتی میخواهید بشنوید از من؟
گفت: یک نصیحتی، توصیهای، چیزی بگو. بگو من چه طور برخورد کنم با فرزندانم.
گفتم: با کدامیک از فرزندانتان؟
گفت: با پسرانم.
گفتم: با کدامیک از پسرانتان؟
گفت: یکیشان امروز آمده گفته که ...
چاه شدم. قرار نبود من نصیحتی بکنم ... من جایگاه نصیحت کردنش را نداشتم
متوجه شدم که ایشان اینقدر فشار رویش بوده که نیاز داشته برای یک نفر بازگو کند و فقط حرف بزند خالی شود...
یادم افتاد به روضهای که بار شنیدم افتاد. مضمونش این بود:
آدمها نیاز به معاشرت دارند
معاشرتهایشان هم باهم درجه و لِولاش فرق دارد.
شما حرفی که برای خانوادهات میزنی را برای همکارت نمیزنی
حرفهایی که با همکارانت با همرشتههایت میزنی را به همسرت نمیگویی
استاد به دانشجو حرفهای شخصیاش را نمیزند
همین جلسات مذهبی، ما حرفهای مذهبیمان را با هرکسی که آشنا میشویم نمیتوانیم بزنیم
حتی همین جلسهها فرق دارد، یکیشان فقط در حد احکام هست، یکیشان احادیث معرفتی میگوید
خود احادیث معرفتی هم درجه دارد؛ نمیشود بروی حدیث نورانیت را برای هرکسی بخوانی
حالا شما فرض کن، آدمی با درجهٔ رسولاکرم صلیاللهعلیهوآله با چه کسی حرفهایش را میتواند بزند که هم لِولاش باشد؟ با امیرالمؤمنین!
حد رسولاکرم و امیرالمؤمنین و فاطمهٔ زهرا آنقدر بالاست که حرفهای بین خود ایشان هم حتی نمیتواند به شیعیانشان گفته شود
ببینید چه لِولی از معرفت بین آنها تبادل میشود! رسولاکرم ... امیرالمؤمنین ...
حالا یک لحظه بیایید توی تاریخ برویم آن تاریخی که رسول اکرم را به شهادت رسانیدهاند
پهلوی حضرت فاطمه را شکستهاند و ایشان و فرزندشان را به قتل رسانیدهاند و
حضرت علی علیهالسلام هستند و چهار فرزند تنها ...
امیرالمؤمنین روانشناسی بلد بوده، میدانسته آدمی که تحت فشار است باید حرف بزند با کسی ...
اما چه کسی در این زمان هم لِول امیرالمؤمنین است؟ هیچ کس! هیچ کسی نیست که امیرالمؤمنین بتواند معارف ناباش را به وی منتقل کند، سینهاش را از حکمت خالی کند، هیچ کسی هم درجهٔ ایشان نیست ... رسول اکرم به شهادت رسیده، فاطمهٔ زهرا به شهادت رسیده ... و ایشان تنهاست ...
کجا برود خالی شود؟ کدام شیعه تحمل شنیدن کلام امیر را دارد؟ هیچ کس ...
درد تاریخ اینجاست هیچ کسی نبوده که حضرت امیر با وی صحبت کند خالی شود، و حضرت به چاه پناه میبرده است...
آه ای چاه ...
- ۰۲/۰۶/۳۰