مرز
حقیقتا رعایت کردن بعضی امور سخت هست؛ اینکه بدانی حد و مرز کجاست و تا کجا میتوانی وارد بشوی تا کجا نه.
امروز احساس میکردم که یک دکتر عزیز که خیلی کمکم کردهاند، چقدر ناراحت هستند و صدایشان محزون هست؛ دوست میداشتم یک طوری میشد بپرسم و اگر کاری از دستم بر میآمد انجام دهم اگرچه که میدانم احتمالا خیلی کاری هم از دستم بر نمیآمده
و اینجا نمیدانم واقعا اسلام از ما چه انتظاری دارد و چه باید بکنیم
استاد معادمان میگفت که نباید همینطوری بیایید و بروید؛ باید از احوال هم جویا باشید اگر کسی از شما مشکلی دارد نباید اینطور باشد که همجلسهایهایش بیخبر باشند؛ اگر همسایهتان مشکل دارد نباید همینطور بیحواس باشید
راست میگفت، ولی خب شرایطش در چنین شرایطی چیست؟
خیلی دوست دارم بدانم در زمان حکومت امام معصوم شرایط روابط چه شکلی است و حدود و مرزها چگونه هست؟
از پسر عمهٔ خدابیامرزم یک بار حدیثی روی منبر شنیدم که گفت در زمان حکومت امام زمان ممکن هست از کسی ارث ببری که حتی رابطهٔ خوبی و نسبی در این دنیا نداری و به واسطهٔ رابطهٔ برادری که در عالم ذر داشتهای به تو ارث او تعلق میگیرد ...
واقعا روابط آن موقع یک لول دیگه باید باشد، این قیود احتمالا متفاوت هستند چون دیگر بحثهای حاشیهای نخواهد بود
- ۰۳/۰۲/۲۴