رجعت-۲
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»
«خدا - به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته(ی ایمان) کردند - وعده داده است که همواره (این کسان را) در زمین (و زمینهی تکلیف) بهراستی جانشین (ناکسان) کند؛ همانگونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین (ناکسانی) کرد و همواره دینشان را - که برایشان خشنود بود - همچنان برایشان پایبرجا کند و همانا بیمشان را بیگمان به ایمنی (کامل) مبدل گرداند، در حالیکه مرا عبادت کنند (و) چیزی را با من شریک نگردانند. و هر کس پس از آن به کفر گراید آنان، (هم) آنان فاسقانند.»
نور ۵۵
عَن أبِیجَعفَرٍ قَالَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَحَدٌ وَاحِدٌ تَفَرَّدَ فِی وَحْدَانِیَّتِهِ ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلِمَهًٍْ فَصَارَتْ نُوراً ثُمَّ خَلَقَ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ مُحَمَّداً (وَ خَلَقَنِی وَ ذُرِّیَّتِی ثُمَّ تَکَلَّمَ بِکَلِمَهًٍْ فَصَارَتْ رُوحاً فَأَسْکَنَهُ اللَّهُ فِی ذَلِکَ النُّورِ وَ أَسْکَنَهُ فِی أَبْدَانِنَا فَنَحْنُ رُوحُ اللَّهِ وَ کَلِمَاتُهُ فَبِنَا احْتَجَّ عَلَی خَلْقِهِ فَمَا زِلْنَا فِی ظُلَّهًٍْ خَضْرَاءَ حَیْثُ لَا شَمْسَ وَ لَا قَمَرَ وَ لَا لَیْلَ وَ لَا نَهَارَ وَ لَا عَیْنَ تَطْرِفُ نَعْبُدُهُ وَ نُقَدِّسُهُ وَ نُسَبِّحُهُ وَ ذَلِکَ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ الْخَلْقَ وَ أَخَذَ مِیثَاقَ الْأَنْبِیَاءِ (بِالْإِیمَانِ وَ النُّصْرَهًِْ لَنَا وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِیثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ یَعْنِی لَتُؤْمِنُنَّ بِمُحَمَّدٍ (وَ لَتَنْصُرُنَّ وَصِیَّهُ وَ سَیَنْصُرُونَهُ جَمِیعاً وَ إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقِی مَعَ مِیثَاقِ مُحَمَّدٍ (بِالنُّصْرَهًِْ بَعْضِنَا لِبَعْضٍ فَقَدْ نَصَرْتُ مُحَمَّداً (وَ جَاهَدْتُ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ قَتَلْتُ عَدُوَّهُ وَ وَفَیْتُ لِلَّهِ بِمَا أَخَذَ عَلَیَّ مِنَ الْمِیثَاقِ وَ الْعَهْدِ وَ النُّصْرَهًِْ لِمُحَمَّدٍ (وَ لَمْ یَنْصُرْنِی أَحَدٌ مِنْ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ (وَ رُسُلِهِ (وَ ذَلِکَ لِمَا قَبَضَهُمُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ سَوْفَ یَنْصُرُونَنِی وَ یَکُونُ لِی مَا بَیْنَ مَشْرِقِهَا إِلَی مَغْرِبِهَا وَ لَیَبْعَثَنَّ اللَّهُ أَحْیَاءً مِنْ آدَمَ (إِلَی مُحَمَّدٍ (کُلَّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ یَضْرِبُونَ بَیْنَ یَدَیَّ بِالسَّیْفِ هَامَ الْأَمْوَاتِ وَ الْأَحْیَاءِ وَ الثَّقَلَیْنِ جَمِیعاً فَیَا عَجَبَا وَ کَیْفَ لَا أَعْجَبُ مِنْ أَمْوَاتٍ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ أَحْیَاءً یُلَبُّونَ زُمْرَهًًْ زُمْرَهًًْ بِالتَّلْبِیَهًِْ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ قَدْ تَخَلَّلُوا بِسِکَکِ الْکُوفَهًِْ قَدْ شَهَرُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ لَیَضْرِبُونَ بِهَا هَامَ الْکَفَرَهًِْ وَ جَبَابِرَتِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ مِنْ جَبَّارَهًِْ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ حَتَّی یُنْجِزَ اللَّهُ مَا وَعَدَهُمْ فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً أَیْ یَعْبُدُونَنِی آمِنِینَ لَا یَخَافُونَ أَحَداً مِنْ عِبَادِی لَیْسَ عِنْدَهُمْ تَقِیَّهًٌْ وَ إِنَّ لِی الْکَرَّهًَْ بَعْدَ الْکَرَّهًِْ وَ الرَّجْعَهًَْ بَعْدَ الرَّجْعَهًِْ وَ أَنَا صَاحِبُ الرَّجَعَاتِ وَ الْکَرَّاتِ وَ صَاحِبُ الصَّوْلَاتِ وَ النَّقِمَاتِ وَ الدُّولَاتِ الْعَجِیبَاتِ وَ أَنَا قَرْنٌ مِنْ حَدِیدٍ وَ أَنَا عَبْدُاللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ (أَنَا أَمِینُ اللَّهِ وَ خَازِنُهُ وَ عَیْبَهًُْ سِرِّهِ وَ حِجَابُهُ وَ وَجْهُهُ وَ صِرَاطُهُ.
از امام باقر روایت است که جد بزرگوارشان امیرالمؤمنین فرمودند: خداوند تبارکوتعالی یکتای بیهمتاست که یگانگیاش مانند ندارد، آنگاه خدای متعال کلمهای گفت که آن کلمه به نور مبدّل گشت. سپس از آن نور محمّد را آفرید و من و خاندانم را از او آفرید. سپس خداوند کلمهای فرمود که آن کلمه به روح مبدّل گشت و خداوند او را در آن نور قرار داد و آن را در بدنهای ما جای داد، پس ما روح و کلمات و نشانههای خداییم. و خدا بهواسطهی ما حجّت خویش را بر خلقش تمام گرداند. ما پیوسته در سایه ساری سبز بودیم؛ آنجا که نه خورشیدی، نه ماهی، نه شب و روزی است و نه چشمی که پلک زند. در آنجا او را میپرستیدیم و تقدیس میکردیم و تسبیح میگفتیم و این قبل از آن بود که چیزی آفریده شود. خدا از انبیاء پیمان ایمان و یاری ما را گرفت و این همان کلام خداوند است: و خدا از پیامبران پیمان گرفت که شما را کتاب و حکمت دادهام به پیامبری که آیین شما را تصدیق میکند و به رسالت نزد شما میآید بگروید و یاریاش کنید. (آل عمران/۸۱) یعنی حتماً به محمّد (ایمان بیاورید و وصیّ او را یاری کنید و آنان همگی مرا یاری خواهند کرد. خداوند از من و محمّد عهد گرفت که همدیگر را یاری کنیم، پس من محمّد را یاری کردم و در رکاب او جنگیدم، دشمنش را از پای درآوردم و به آن عهدی که خداوند از من گرفته بود وفا نمودم و محمّد را یاری کردم، هیچ یک از انبیاء الهی و رسولانش مرا یاری نکردند؛ چرا که خداوند جان آنان را گرفته بود و به نزد خود برده بود، امّا آنان مرا یاری خواهند کرد و از شرق تا غرب عالم از من خواهد بود و خداوند آنان را از آدم تا خاتم (زنده بر میانگیزد و هر پیامبر فرستاده شدهای را؛ آنان در رکاب من، سر مردگان و زندگان [کافر] از جن و انس را با شمشیر خواهند زد. شگفتا! و چگونه در شگفت نمانم از مردگانی که خداوند آنان را زنده میگرداند و گروهگروه ندای لبیک سر میدهند: «ای دعوتکننده بهسوی خدا! لبیک، لبیک. از راهها و جادههای کوفه نفوذ میکنند و گردن کافران و جبّاران و پیروان آنها را از اوّل تا آخر از دم تیغ خود میگذرانند تا اینکه خداوند وعدهی خود را محقّق میسازد، آنجا که میفرماید: وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا؛ یعنی درحال امنیت مرا میپرستند و از احدی از بندگان نمیترسند و دیگر تقیّه نمیکنند. همانا مرا بازگشتی از پی بازگشتی و رجعتی از پس رجعت دیگر است؛ و منم که یورش میبرم و بر دشمن سخت میتازم و منم که صاحب دگرگونیهای شگفتم، و منم شاخی از آهن و بندهی خدا و برادر رسول خدا و منم امین خدا و خزانهدار و رازدار و حجاب او، منم صراط و میزان.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۳۱۲، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۴۶
این دنیا نه اینچنین که اکنون هست خواهد بود نه ... تغییر خواهد کرد و برمیگردند تا آنان که خدا وعدهشان داده زمین را به ارث ببرند.
پینوشتهای خودم.
جلسات رجعت خیلی جالب برگزار نمیشوند. مثلا این حدیث جذاب بالا را نخواندیم. خب چرا؟! (آقای دکتر ر وعده دادند که بعد از مباحث تفسیر یک دور دیگر از بحار احادیثشان را بخوانیم ... فکر کنم با این اوصاف مثلا بشود یک سال دیگر. چه کسی میداند آن موقع زندهاست یا مرده؟)
بعد از خواندن حدیث برای خودم با خودم فکر میکردم. خیلی جالب هست برای آنهایی که در آن دوران زندگی میکنند؛ نه؟ مثلا ببینی کلی پیامبر با هم زنده میشوند! در یک عصر همگی در خدمتگزاری حضرت امیرالمؤمنین.
خوشبحالشان ... ما که در این دوران، یتیم ندیدن امام زمانمان هستیم؛ آنهایی که آن موقع را زندگی میکنند چشمانشان چه سعادتمند است!
ما فقط میتوانیم روزهایمان اینشکلی زمزمه کنیم که: «اللّٰهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکْحُلْ [وَاکْحَلْ] ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ»
(خدایا آن طلعت رشید را بر من بنمایان، آن پیشانی ستوده را، و به تماشا روی او بر دیدهام را سرمهکش)
- ۰۲/۰۵/۲۵