اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

بدون عنوان پانزده

جمعه, ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ۱۰:۴۸ ب.ظ

کمی‌ پیش‌تر در اوج پریشانی درونی و حال خراب پدرم زنگ زدند
ماجرا را می‌دانست و حرف زدیم
از لطف‌های خدا گفت که چه قدر ما نمی‌دانیم‌شان
بعد چند جمله گفت که عین آب بود روی آتش
گفت: بچه‌هایی که کاری برای عزت پدر و مادرشان می‌کنند یا آن‌ها را خوشحال می‌کنند را خدا دوست دارد. تو برای من خوشحالی آورده‌ای پس حتما خدا دوستت دارد نگران نباش. این یک امتحان صبر برای توست. از درون آرام شدم...
دلم می‌خواست پیشش می‌بودم سرم را می‌گذاشتم روی سینه‌اش بعد او سفت مرا فی ما بین آغوشش فشار می‌داد و می‌چلاند
چه قدر پدرها عزیز و نازنین و مهربان هستند. اگر چه قدر خدا را بابت نعمت وجودش شکر کنم کافی است؟!

بعد یادم افتاد به این فراز «الامام اب الشفیق» ...
امام پدر دل‌سوز است.

از پدر مهربان‌تر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی