اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

اَفَلایَنظُرونَ اِلیَ الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت؟!

آیا تا بحال به شتر توجه کردین ببینین خلقتش چه شکلیه؟ بقیه چیزا چه طور؟

تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم

جمعه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۳۵ ق.ظ

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم

نمی‌دانم چرا این‌قدر با من مهربانی تو
نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم؟

نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم

به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست؛ غرقم کن!
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

سکوت هرچه آیینه! نمازم را طمأنینه!
بریز آرامشی دیرینه در سینه، پریشانم

تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم

اگر سلطان رضا باشد، اِبایی نیست می‌گویم:
که من یک شاعر درباری‌ام، مداح سلطانم!

 

صحنت مدینه، مکه، نجف، کربلای ماست
یعنی تمام هستی ما مشهد الرضاست!

 

آقا! حساب ما به خدا از همه جداست
زیرا دعای حضرت معصومه پشت ماست

 

سیاره‌های وسعت منظومه‌ات شدیم
همسایه‌های خواهر معصومه‌ات شدیم

 

آقا تو را به گل‌پسرت، دل‌برت، جواد
سوگند می‌دهمت به علی اکبرت، جواد

 

آقا! تو را به نالهٔ اجداد خسته‌ات
آقا! تو را به مادر پهلو شکسته‌ات

 

بی شک همیشه روزی ما را تو می‌دهی
یعنی برات کرب‌وبلا را تو می‌دهی...

 

شاعر: حمیدرضا برقعی

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی